اخلاق و انسانیت نه تنها در زندگی عادی از اهمیت زیادی بر خوردار است بلکه در تک تک مراحل شروع وانجام کسب وکار می تواند تضمین کننده موفقیت یک کسب وکار نیز باشد و اگر بخواهیم صادقانه به این موضوع نگاه کنیم باید اعتراف کنیم که همه ما از پیرمرد سوپری سر کوچه که همه چیز را درست وزن می کند و گران فروشی نمی کند بیشتر تمایل به خرید داریم تا از فروشگاه های زنجیره ای شیک و لوکس که همه چیز را گران می دهند.
به گزارش آلامتو به نقل از ibazaryabi.com ؛ در این نوشته سعی کرده ام به نقش اخلاقیات در مهمترین متغییر های بازاریابی که آمیخته بازاریابی نامیده می شوند و بارها در مورد آنها نوشته ایم اشاره ای داشته باشم
محصول سالم و با کیفیت
شاید شنیده باشید که بسیاری از آبلیموهای موجود در بازار در اصل آبلیمو نیستند و از مواد دیگری تولید می شوند و یا ادویه های تقلبی زیادی را دیده باشید. یا در همین صنعت پرادعای خودرو خودمان شاهد نقص فنی خودروهای صفر بوده اید. این مثال ها نشان از بی اخلاقی در این صنایع دارد. شاید اگر ریشه این بی اخلاقی را جستجو کنیم به دلایلی مثل تحریم بودن کشور یا گران بودن مواد اولیه بر بخورید ولی مطمئن باشید این بی اخلاقی از سوی مصرف کنندگان بی جواب گذاشته نمی شود و به همین خاطر خودروسازان داخلی ما مضحکه جوک ها و لطیفه ها قرار می گیرند و جایگاه برند خود را در ذهن مخاطب از دست می دهند.
قیمت گذاری منصفانه
قیمت گذاری یکی از بحث برانگیزترین موضوعاتی است که کسب وکارها همیشه با آن مواجه هستند و موجب درگیری های زیادی در اتحادیه ها و اصناف می شود. گاها به دلیل نبود سیستم های نظارتی قوی کسب وکارها قیمت گذاری را ابزاری برای جبران کم کاری های خود در واحد تولید و بازاریابی می دانند. به عنوان مثال واحد تولید به دلیل بی دقتی ضایعات زیادی به بار می آورد و در نتیجه هزینه این ضایعات بر روی قیمت تمام شده نهایی محصول تاثیر می گذارد و موجب گران شدن محصول می شود. در حالی که مصرف کننده هیچ تقصیری ندارد و مجبور است هزینه کم کاری و بی دقتی واحد تولید را بپردازد.
ترویچ و تبلیغ
عرصه تبلیغات بسیار حساس است و احتمال ارتکاب اعمال غیراخلاقی زیادی از سوی کسب وکار ها وجود دارد. به عنوان مثال همانطور که شاید بدانید تکنیک اغراق یکی از نکنیک های تبلیغاتی است که در آن محصول بسیار بزرگ تر یا قوی تر از انچه که هست نمایش داده می شود. در این تکنیک هم مصرف کننده و هم سازنده تبلیغ می داند که اغراق صورت گرفته است اما مرز بین اغراق و دروغ بسیار حساس است و ممکن است این گونه برداشت شود که یک تبلیغ قصد فریب مصرف کنندگان را دارد. در کشورهای اروپایی و آمریکایی واحدهای نظارتی برای اینگونه فریب کاری ها وجود دارد. به عنوان مثال کمیسیون تجارت فدرال آمریکا (FTC) مسئول نظارت بر این گونه فریبکاری هاست و قدرت جریمه کسب وکارها را برای ساخت تبلیغات فریبنده دارد. در یکی از موارد این کمیسیون شرکت ولوو را به خاطر ساخت یک تیزر تبلیغاتی جریمه کرد که در آن یک کامیون غول پیکری نشان داده می شد که از روی ردیفی از ماشین ها رد می شود و همه به جز ولوو استیشین واگن مچاله می شوند.
من اطلاعی ندارم که در کشور ما نیز واحدهای نظارتی بر تبلیغات دروغین وجود دارد یا نه ولی به خاطر دارم که تبلیغات کرم حلزون که بعدها مشخص شد محصولی تقلبی است مدت ها از تلویزیون پخش می شد و این نشان می دهد که این واحد ها در سیستم تبلیغات کشور وجود ندارد.
دسترسی به محصول
دسترسی به محصول چندان زمینه بروز اعمال غیر اخلاقی که مرتبط با مصرف کننده نهایی باشد ندارد ولی گاهی در سطوح معاملاتی بین خرده فروش و عمده بعضی مواردی مشاهده می شود. به عنوان مثال بعضی از خرده فروشان زنجیره ای به علت دسترسی داشتن به بخش بزرگی از بازار عمده فروشان و تولید کنندگان را تحت فشار قرار می دهند تا تخفیف های کلانی از آنها بگیرند و به این ترتیب تولید کنندگان کوچک از چرخه تولید حذف می شوند. مثال دیگری که در این مورد می توان زد مربوط به فروشگاه های وال مارت آمریکاست که به علت بزرگی بیش از حد، در هر نقطه ای که تاسیس می شوند فروشگاه های کوچک تر آن منطقه را ورشکست می کنند به همین خاطر این فروشگاه در راستای سیاست های اخلاقی برنامه هایی برای آموزش و حمایت از فروشگاه های حومه خودش اجرا می کند تا آنها نیز بتوانند به حیات خود ادامه دهند.
شما چه تجربیاتی از عدم رعایت اخلاقیات در کشورمان سراغ دارید؟
The post اخلاق و بازاریابی appeared first on آلامتو.
